loading...
امام علی علیه السلام
mostafa saidi بازدید : 20 دوشنبه 08 مهر 1392 نظرات (0)

الف) بیعت با علی علیه السلام *

پس از آشفتگی خلافت اسلامی در زمان عثمان و برقراری نظام طبقاتی جاهلی1 روز به روز بر مشکلات امر افزوده شد تا عثمان کشته شد؛ مردم مدینه، آنهایی که از دست مظالم عمّال و حکّام گذشته به تنگ آمده بودند2 بالاتّفاق از کوچک و بزرگ؛ زن و مرد؛ پیر و جوان؛ عرب و غیرعرب، به در خانه علی علیه السلام هجوم آوردند و یک صدا اعلام کردند یگانه شخصیّت لایق خلافت اسلامی، اوست و او باید خلافت را بپذیرد.3 به قدری اصرار و ازدحام و اظهار رضایت کردند که خودش می فرماید: «چیزی نمانده بود فرزندانم زیر دست و پای مردم پامال شوند...»:

«وَ بَسَطْتُمْ یَدِی فَکَفَفْتُها، وَ مَدَدْتُموها فَقَبَضْتُها، ثُمَّ تَداکَکْتُمْ عَلَیَّ تَداکَّ الاْءِبِلِ الْهِیمِ عَلی حِیاضِها یَوْمَ وِرْدِها، حَتَّی انْقَطَعَتِ النَّعْلُ، وَ سَقَطَ الرِّداءُ، وَ وُطِئَ الضَّعیفُ، وَ بَلَغَ مِنْ سُرورِ النّاسِ بِبَیْعَتِهِمْ اِیّایَ اَنِ ابْتَهَجَ بِهَا الصَّغیرُ، وَ هَدَجَ اِلَیْهَا الْکَبیرُ، وَ تَحامَلَ نَحْوَها الْعَلیلُ، وَ حَسَرَتْ اِلَیْها الْکِعابُ.4؛ شما دست خود را برای بیعت باز می کردید و من به عکس، به علامت امتناع از قبول، دست خود را می بستم. ولع و تشنگی نشان دادید مانند شتران تشنه که به آب می رسند. ازدحام به قدری بود که کفش ها از پاها و رداها از دوش ها افتاد. ضعفا، پامال شدند. مردم مدینه و کسانی که حاضر به بیعت بودند آن قدر اظهار خوشحالی و بهجت کردند تا آنجا که کودکان به پیروی از بزرگان غرق در شادی بودند. پیران شکسته و سالخورده با کمال ضعف و ناتوانی آمدند که بیعت کنند. بیماران با مشقّت فراوان از بستر بیماری به خاطر بیعت حرکت کردند و آمدند. حتّی زنان و دختران برای بیعت کردن سر از پا نمی شناختند.»5

برخی از عواملی که حضرت از پذیرش خلافت امتناع می ورزید، عبارتند از:

الف) از بین رفتن زمینه برای اصلاحات و سامان بخشیدن به نظام فرو پاشیده سیاسی؛

ب) نامناسب بودن جوّ عمومی پس از قتل عثمان؛

ج) عدم آمادگی مردم برای پذیرش آرمان های اصیل اسلامی؛

د) فقدان امکانات و نیروهای کافی برای اداره امور کشور.

فلسفه پذیرفتن خلافت

علی علیه السلام فلسفه پذیرفتن خلافت را بعد از عثمان، به هم خوردن عدالت اجتماعی و منقسم شدن مردم به دو طبقه سیرِ سیر و گرسنه گرسنه ذکر می کند و می فرماید:

«لَوْلا حُضورُ الْحاضِرِ، وَ قِیامُ الْحُجَّةِ بِوُجودِ النّاصِرِ، وَ مَا أَخَذَاللّه ُ عَلَی الْعُلَماءِ اَنْ لایُـقارُّوا عَلی کِظَّةِ ظالِمٍ وَ لاسَغَبِ مَظْلُومٍ، لألْقَیْتُ حَبْلَها عَلی غارِبِها، وَ لَسَقَیْتُ آخِرَها بِکَأْسِ أوَّلِها...6؛ اگر نبود که عدّه ای به عنوان یار و یاور به درِ خانه ام آمدند و بر من اتمام حجّت شد؛ دیگر این که خداوند از دانایان و روشن ضمیران عهد و پیمان گرفته که هر وقت اوضاعی پیش آید که گروهی آن قدر اموال و ثروت ها و موهبت های الهی را به خودشان اختصاص بدهند و آن قدر بخورند که از پرخوری بیمار شوند و عدّه ای آن قدر حقوقشان پایمال شود که مایه سدّ جوعی هم نداشته باشند؛ در همچو اوضاع و احوال، این دانایان و روشن ضمیران نمی توانند بنشینند و تماشاچی و حدّاکثر متأسّف باشند. اگر همچو وظیفه ای را در حال حاضر احساس نمی کردم، کنار می رفتم و افسار خلافت را در دست نمی گرفتم و مانند روز اوّل، پهلو تهی می کردم...»

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 231
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 141
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 155
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 155
  • بازدید ماه : 175
  • بازدید سال : 1,011
  • بازدید کلی : 19,091