loading...
امام علی علیه السلام
mostafa saidi بازدید : 14 چهارشنبه 10 مهر 1392 نظرات (0)

 

امام مظهر صبر و استقامت بود. او در مقابل مخالفت فرزند ابی سفیان همه نوع نرمش وانعطاف از خود نشان داد. اما سودای ریاست خواهی آنچنان معاویه را فریفته بود که اعزام نمایندگان واندرز ناصحان نه تنها سودی نبخشید، بلکه او را سرسخت تر ساخت. لاجرم امام علیه السلام تصمیم گرفت که کار جنگ را یکسره کند ووقت گرانبهای خود را بیش از این به هدر ندهد واین غده سرطانی را از پیکر جامعه اسلامی جدا سازد.

از مقررات اسلام در جهاد با دشمن این است که اگر حکومت اسلامی با گروهی پیمان «عدم تعرض » بسته باشد این پیمان محترم است مگر اینکه حاکم اسلامی بنابر قرائنی احساس کند که طرف مقابل قصد پیمانشکنی دارد ومی خواهد از در خیانت وارد شود. در این صورت پیشدستی می کند ولغو پیمان را اعلام می نماید ومبادرت به جنگ می کند. چنان که قرآن کریم به این مسئله اشاره کرده، می فرماید:

واما تخافن من قوم خیانة فانبذ الیهم علی سواء ان الله لایحب الخائنین (انفال:58)

هرگاه از خیانت گروهی بیمناک شدی، پیمان خود با آنها را به طور عادلانه لغو کن، که خداوند خیانتکاران را دوست نمی دارد.

این اصل حاکی از عنایت اسلام بر حفظ عدالت واصول اخلاقی است که حتی اجازه نمی دهد بدون اخطار قبلی به دشمن یورش برده شود، هرچندنشانه های خیانت از رفتار وگفتار او نمایان باشد.

امام علیه السلام در صفین ازاین اصل هم گامی فراتر نهاد. زیرا در حالی که میان او ومعاویه پیمانی از قبیل پیمان عدم تعرض وجود نداشت وفقط احترام ماههای حرام بود که سبب شد طرفین از تعرض دست بردارند وفضای صفین چندی روی آرامش ببیند، مع الوصف، برای اینکه مبادا شامیان تصور کنند که این آرامش پس از سپری گشتن ماه محرم باز به قوت خود باقی است، مرثد بن حارث را فرمان داد که درآخرین روز محرم به هنگام غروب خورشید در برابر سپاه شام قرار گیرد وبا صدای رسا فریاد کند وبگوید:

ای اهل شام، امیر مؤمنان علیه السلام می گوید: من به شما مهلت دادم ودر امر جنگ صبر کردم تا به حق بازگردید وبر شما از کتاب خدا دلیل آوردم وشما را به سوی آن دعوت کردم، ولی ازطغیان دوری نجستید وحق را پاسخ نگفتید. در چنین شرایطی من هر نوع امان را به صورت متقابل برداشتم، که خداوند خائنان را دوست نمی دارد. (1)

پیام امام علیه السلام که به وسیله مرثد در سپاه معاویه طنین افکند، مایه جنب وجوش در سپاه طرفین شد وهر دو گروه به آرایش سپاهیان پرداختند وفرماندهان جناحها معین شدند. امام علیه السلام سپاه خود را به صورت زیر آرایش داد:

برای فرماندهی کل سواره نظام عمار یاسر وبرای فرماندهی کل پیاده نظام عبد الله بن بدیل خزاعی تعیین شدند وپرچم کل سپاه به دست هاشم بن عتبه سپرده شد. سپس امام علیه السلام به تقسیم سپاه به صورت میمنه ومیسره وقلب پرداخت.یمنیها را در بخش راست سپاه وتیره های مختلف از قبیله ربیعه را در سمت چپ وشجاعان قبیله مضر را که غالبا کوفی وبصری بودند در قلب سپاه مستقر ساخت وهر یک از این سه قسمت را به سواره نظام وپیاده نظام تقسیم کرد. برای سواره نظام میمنه ومیسره شعث بن قیس وعبد الله بن عباس وبرای پیاده نظام هر دو بخش سلیمان بن صرد وحارث بن مره را تعیین نمود; آن گاه پرچم هر قبیله را به شخصیت وسران آن سپرد، ابن مزاحم در وقعه صفین از بیست وشش پرچم که هریک متعلق به قبیله ای بود یاد می کند که ذکر اسامی حاملان وقبایل آنان مایه اطاله سخن است. (2)

معاویه نیز به همین ترتیب به آرایش سپاه خود پرداخت وفرماندهان وپرچمداران را تعیین کرد. صبحگاهان که خورشید سر از افق بر آورد ونبرد سرنوشت ساز قطعی شد، امام علیه السلام در میان سپاهیان خود ایستاد وبا صدای رسا چنین فرمود:

«لا تقاتلوهم حتی یبدؤوکم، فانکم بحمدالله علی حجة و ترککم ایاهم حتی یبدؤوکم حجة اخری لکم علیهم. فاذا قاتلتموهم فهزمتموهم فلا تقتلوا مدبرا و لا تجهروا علی جریح و لاتکشفوا عورة و لا تمثلوا بقتیل. فاذا وصلتم الی رجال قوم فلا تهتکوا سترا ولا تدخلوا دارا الا باذنی و لا تاخذوا شیئا من اموالهم الا ما وجدتم فی عسکرهم و لا تهبجوا امراة باذی و ان شتمن اعراضکم وتناولن امراءکم و صلحاءکم فانهن ضعاف القوی و الانفس و العقول ولقد کنا لنؤمر بالکف عنهن وانهن لمشرکات و ان کان الرجل لیتناول المراة بالهراوة او الحدید فیعیر بها عقبه من بعده ». (3)

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 231
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 114
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 124
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 124
  • بازدید ماه : 144
  • بازدید سال : 980
  • بازدید کلی : 19,060