چون پیغمبر (ص) از دنیا رفت انصار در سقیفه بنی ساعده اجتماع کرده و درباره وفات رسول خدا به گفتگو پرداختند.
سعد بن عباده،رئیس انصار مدینه، (که در آن اجتماع حاضر بود) .به فرزندش قیس یا به یکی دیگر از فرزندانش گفت:من به خاطر بیماری که دارم نمی توانم سخنم را به گوش مردم برسانم ولی تو سخن مرا بشنو و به گوش مردم برسان.
بدین ترتیب سعد بن عباده سخن می گفت و فرزندش جمله جمله گفتار او را با صدای رسا و بلند به گوش مردم می رسانید.سخنان وی در آن روز پس از حمد و ثنای الهی این بود که گفت: