loading...
امام علی علیه السلام
mostafa saidi بازدید : 15 دوشنبه 07 مرداد 1392 نظرات (0)

وصایای فاطمه (س)

وصایای فاطمه (س) به طور پراکنده و غیر منظم در روایات و تواریخ نقل شده و همچنین کسانی را که فاطمه به آنها وصیت کرد، و اینکه آیا وصایای او شفاهی بوده یا کتبی، و یا مقداری شفاهی و مقداری کتبی، و به هر صورت موضوعات مورد بحث در این باره به گونه های پراکنده و مختلفی نقل شده که ما ناچاریم آنها را قسمت بندی کرده و هر موردی را جداگانه مورد بحث قرار دهیم:

ام ایمن، اسماء، سلمی...

بجز امیر المؤمنین (ع) که نامش در وصایای فاطمه (ع) زیاد دیده می شود نام این سه بانوی محترمه، یعنی ام ایمن و اسماء و سلمی همسر ابی رافع نیز در روایات آمده است.

ام ایمن همان بانوی فداکار و با ایمانی است که قبل از این نامش ذکر شد و کسی بود که به صدق مدعای فاطمه شهادت داد، و طبق روایات پیغمبر درباره اش فرمود «او زنی است از اهل بهشت...» و او در خانه پیغمبر و خدیجه زندگی می کرد و پس از آن نیز به مدینه هجرت کرد و به خانه اسامه رفت و پس از او نیز در خدمت اهل بیت پیغمبر انجام وظیفه می کرد.

و اما اسماء بنت عمیس پس از آنکه شوهرش جعفر بن ابیطالب در جنگ موته به شهادت رسید به همسری ابوبکر در آمد و این جریان قبل از رحلت رسول خدا (ص) انجام شد، و از این رو برخی بعید دانسته اند که اسماء در جریان وصیت و شهادت و مراسم غسل و تدفین فاطمه (ع) حضور داشته باشد، و همان احتمالاتی را که در بخش چهارم و در مراسم ازدواج داده شد همانها را در اینجا ذکر کرده اند، اما به عقیده نگارنده این مطلب از همان حد استبعاد تجاوز نمی کند و دلیلی نداریم که اسماء به خانه فاطمه (ع) رفت و آمد نمی کرده و در مراسم مزبور حضور نداشته باشد، چون روایات در این باره از طریق شیعه و سنی بسیار نقل شده و احتمال تحریف و تصحیف در همه آنها بعید به نظر می رسد، گذشته از اینکه در خود همان روایات قسمتهایی هست که این مطلب را تایید می کند که اسماء با اینکه همسر ابوبکر بوده به خانه فاطمه (ع) رفت و آمد می کرده و در مراسم وصیت و غسل او حضور داشته است، مانند روایتی که مرحوم اربلی در کشف الغمه و دیگران از خود اسماء روایت کرده اند که چون فاطمه (ع) از دنیا رفت عایشه آمد و خواست به اتاق فاطمه (ع) برود، من مانع شده و نگذاردم وارد اتاق شود، عایشه ناراحت شد و به پدرش ابوبکر گفت: این زن «حبشیه » میان من و دختر پیغمبر حائل می شود و نمی گذارد من به اتاق او بروم! ابوبکر آمد و به من گفت: ای اسماء چرا نمی گذاری زنان پیغمبر به نزد فاطمه بروند؟ من گفتم: خود فاطمه دستور داده است کسی نزد جنازه او نرود (1)...

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 231
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 6
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 105
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 113
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 113
  • بازدید ماه : 133
  • بازدید سال : 969
  • بازدید کلی : 19,049