loading...
امام علی علیه السلام
mostafa saidi بازدید : 14 چهارشنبه 10 مهر 1392 نظرات (0)

 

امام در ورود به کوفه، به قصر حاکم نرفت. قصر مزبور، در طی سالها، به قصری اشرافی تبدیل شده بود. وقتی از حضرت خواستند تا به قصر برود، فرمود: قصر بومان نه، آنگاه به رحبه مسجد کوفه رفت و بطور موقت در آن ساکن شد، و پس از آن، به خانه جعده، فرزند خواهرش ام هانی رفت. (1) مردم کوفه، به عنوان مردمی پیروز در بصره، استقبال شایانی از امام کردند. (2) در این زمان مهمترین مساله امام، مساله شام بود.

از سالها قبل از آنی که امام به خلافت برسد، شام به امویان تعلق گرفته بود. شاید عمر که شامات را در اختیار یزید و بعد معاویه فرزندان ابو سفیان قرار داد، در این اندیشه بود که، اگر بنی امیه حق گرفتن خلافت را ندارند، اما از آن روی که از سران قریش بوده اند، سزاوار آن هستند که شام به آنها تعلق بگیرد. لذا همان طور که پیش از این گفتیم، او هیچ گونه تغییری و حتی انتقادی در باره معاویه در شام انجام نداد. با آمدن عثمان، موقعیت معاویه، بطور کامل تثبیت شد. در این دوره او شام را ملک خود تلقی می کرد، و اساسا تصور این که روزی از آنجا عزل شود، در مخیله او خطور نمی کرد. معاویه سخت مراقب بود تا مردم شام، از ناحیه ای جز خود او تغذیه فکری نشوند. عدم اجازه وی به ابوذر برای ماندن در این منطقه، به همین دلیل بود. بعدها نیز هر کسی که به شام می آمد و معاویه متوجه می شد که افکار او ممکن است ذهن مردم شام را، به قول او، فاسد کند، وی را از شام بیرون می کرد. (3) قضایای شورش اصحاب و سایر مردم بر عثمان، باعث شد تا او با احتیاط با قضیه برخورد کند. از یک سو بر آن نبود تا در برابر صحابه بایستد. در این صورت امید آن بود که اگر کسی بر سر کار آمد، بهانه ای برای خلع معاویه به دلیل حمایت از خلیفه منحرف نداشته باشد. از سوی دیگر، با اعتمادی که به مردم شام داشت، می توانست روی این نکته حساب کند که به فرض که او را کنار گذاشتند، او بهانه ای برای شورش دارد. چنین نیز شد.

زمانی که امام به خلافت رسید، بر آن شد تا عبد الله بن عباس را به حکومت شام بفرستد. مقدمتا نامه ای به معاویه نوشت و در آن، ضمن آگاه کردن او از این که مردم بدون مشورت او عثمان را کشتند، اما اکنون از روی مشورت و اجتماع، او را به خلافت انتخاب کرده اند، از او خواست تا همراه اشراف شام به مدینه بیاید. معاویه پاسخی به نام امام نداد و تنها نامه سفیدی را که در آن نوشته شده بود: از معاویه به علی بن ابی طالب، برای آن حضرت فرستاد. کسی که نامه را آورده بود گفت: از طرف مردمی می آید که معتقدند تو عثمان را کشته ای و جز به کشتن تو رضایت نمی دهند. (4) این ماجرا همراه شد با آغاز مساله شورشیان جمل که امام را برای مدتی به خود مشغول داشت. در این فرصت، ماجرای جمل، فرصت تبلیغاتی دیگری برای معاویه فراهم کرد. او توانست با استناد به شورش طلحه، و زبیر و عایشه به عنوان همسر پیامبر (ص) دخالت امام را در قتل عثمان، بهتر از پیش در اذهان شامیان تثبیت کند.

پس از خاتمه ماجرای جمل، امام در کوفه مستقر شد، زیرا روشن بود که بزودی با سپاه شام درگیر خواهد شد. در این صورت این تنها عراق بود که می توانست چنین کاری را انجام دهد. در همان لحظه ای که امام به کوفه در آمد، شن بن عبد قیس در شعری گفت: اکنون از جنگ با پیمان شکنان، آسودیم، اما در شام ماری سهمگین وجود دارد که هر کسی را بگزد، زهری کشنده در پیکرش بچکاند، بنابرین برای علاج، پیش از آن که گزد، سرش را بکوب و پرتابش کن. (5)

باید توجه داشت که رقابت شام، و عراق، در اصل، به زمان ساسانیان باز می گشت. اعراب این دو منطقه، هر کدام به طرفداری از یکی از دو قدرت بزرگ آن زمان، یعنی رومیان و ساسانیان، بارها با یکدیگر درگیر شده بودند. البته اکنون، مهاجران تازه ای به این منطقه آمده و انگیزه ها متفاوت با گذشته بود، اما زمینه های کهن نمی توانست بی تاثیر باشد. تسلیم شدن شام، بدان معنا بود که مردم آن در برابر مردم عراق تسلیم شده بودند. عکس این مطلب نیز صادق بود. کعب بن جعیل در شعری گفت:

اری الشام تکره ملک العراق

و اهل العراق لها کارهونا

و کل لصاحبه مبغض

یری کل ما کان من ذاک دینا (6)

این تقابل امر ساده ای نبوده و از آغاز روشن بود که روزهای سختی در انتظار عراقی ها و شامی ها است. زمانی در بحبوحه صفین، عمرو بن عاص به ابن عباس نوشت: وضع بسیار بحرانی شده و بدانید که: «ان الشام لا تملک الا بهلاک العراق، و ان العراق لا تملک الا بهلاک الشام. » (7) شرحبیل بن سمط نیز به فرستاده امام به شام، اعتراض کرد که تو آمده ای تا شام را به عراق ملحق سازی؟ (8)

در این زمان، بجز شامات، دیگر بلاد با امام بیعت کرده بودند (9) و امام در کوفه برای مناطق مختلف عراق و ایران، حاکمانی را مشخص کرده و اعزام نمود. (10) مالک اشتر به جزیره (شامل موصل، نصیبین، دارا، سنجار، آمد، هیت و عانات) فرستاده شد. این منطقه از حساسیت خاصی برخوردار بود، زیرا به شام نزدیک بوده و در آن سوی ضحاک بن قیس از طرف معاویه حکومت داشت. منطقه جزیره عثمانی مذهب بودند (11) و کسانی از «عثمانیه » که از کوفه و بصره گریخته بودند به مناطقی از جزیره که تحت سلطه معاویه بود پناه برده بودند. (12) مناطق تحت سلطه ضحاک عبارت بود از شهرهای رقه، رها، و قرقیسا. زمانی که اشتر به جزیره رفت، سپاهی فراهم آورده و به حران تاخت. در طی این حمله درگیری سختی با سپاه ضحاک صورت گرفت. او توانست این منطقه را تحت سلطه خود در آورد. (13)

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 231
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 125
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 136
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 136
  • بازدید ماه : 156
  • بازدید سال : 992
  • بازدید کلی : 19,072