loading...
امام علی علیه السلام
mostafa saidi بازدید : 11 سه شنبه 09 مهر 1392 نظرات (0)

یکی از مهم ترین ثمره های تاریخ، عبرت گرفتن از سرگذشت پیشینیان می باشد. قرآن کریم پس از نقل حوادث تلخ و شیرین زندگی حضرت یوسف علیه السلام می فرماید: «همانا داستان های زندگی آنان، مایه عبرت صاحبان عقل و خرد می باشد.»(1)

از این رو، بر هر امّت هوشمند و انسان مدبّر و فکور است که همواره زمان خویش را با زمان های گذشته مقایسه کرده و در صفحات تاریخ، نسخه های مشابه عصر خویش را جست وجو نموده، شرایط عهد خویش را با آن مقایسه نماید تا خطاهای آنان را تکرار ننماید. امروزه نیز شایسته است جامعه اسلامی ما در شرایط کنونی انقلاب، بیش از پیش زوایای حکومت علی بن ابیطالب علیه السلام را مورد مطالعه قرار دهد؛ چرا که زمان ما، همانند زمان حکومت علی علیه السلام می باشد، چون حاکمیت فعلی ما همچون ساختار حکومت علوی بر پایه اسلام مبتنی است و مشکلات حکومت علوی، چه در قلمرو مسائل اقتصادی و چه سیاسی و فرهنگی، به شدت شبیه مشکلات حکومتی ما می باشد. این تشابهات را در چند محور می توان مورد ملاحظه قرار داد:

1. اگر در جامعه ما شبهات فرهنگی و دینی و گرایش های التقاطی رواج یافته، در عصر علی علیه السلام نیز چنین بوده، لذا عصر حکومت علی علیه السلام به عصر شبهه افکنی و تأویل آیات قرآن و سنت پیامبراکرم صلی الله علیه و آله نام گرفته است، چنانچه حضرت علی در بیان فلسفه جنگ های خود می فرمود:

وضع به گونه ای شد که ما با برادرانمان در اسلام می جنگیم چرا که گمراهی و کجی و شبهه و تأویل ناروا در اسلام راه یافته است.(2)

نحن ضربناکم علی تنزیله ثمّ ضربناکم علی تأویله(3)؛ ما دیروز بر سر تنزیل قرآن با شما می جنگیدیم و امروز بر سر تأویل آن با شما می جنگیم.

 اگر در زمان ما نسل دوم و سوم انقلاب به رشد و بلوغ اجتماعی رسیده و تقریبا بخش عظیمی از جمعیت کشور را به خود اختصاص داده است و از فلسفه انقلاب اسلامی و حوادث روزهای آغازین آن و جنگ تحمیلی بی خبرند، در عصر حاکمیت مولی علی علیه السلام نیز وضع به همین ترتیب بود؛ یعنی بسیاری از مسلمانان و سپاهیان جهان اسلام از تابعین به شمار می آمدند. کسانی که نه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را دیده و نه با سنت مقدس آن حضرت آشنا بودند، نه علی علیه السلام و اهل بیت علیهم السلام را درست شناخته و نه از قدر و منزلت و علم و معرفت او اطلاع کافی داشتند. بلکه تنها با قرآن آن هم در حدّ قرائت آشنا بودند. از همین رو، به آسانی فریب خدعه منافقین را می خوردند. چنانچه بسیاری از کسانی که در صفین، دست از حمایت علی شسته و فریب قرآن های بر سر نیزه لشکر معاویه را خوردند، جزو قرّاء کوفه به حساب می آمدند.

3. اگر امروز انقلاب ما از سوی دشمن خارجی و منافقان و خودباختگان داخلی تهدید می شود، در عصر حاکمیت علی علیه السلام نیز چنین بوده است؛ از یک سو، حضرت درگیر منازعه با افرادی چون طلحه و زبیر و عایشه و سعد وقاص ها بودند، که روزی در جبهه حق می رزمیدند و در عصر نبوت دارای سوابق درخشانی بودند، ولی پس از پیامبر صلی الله علیه و آله ، دست از ارزش ها کشیدند، و از سوی دیگر، با حزب طلقا و بنی امیه درگیر بودند که هیچ گاه اسلام را نپذیرفته و همواره کمر همت به نابودی اسلام و هدم سنت نبوی صلی الله علیه و آله بسته بودند. آنان در حقیقت مانند امریکا، این شیطان بزرگ و دشمن کینه توز انقلاب، خارج از حجاز و عراق، در گوشه ای از جهان اسلام و از طریق پایگاه های خود، برای فروپاشی و انهدام بنیان حکومت دینی و تبدیل خلافت به سلطنت تلاش می کردند.

4. اگر امروز، آهنگ بحران ناامنی و تفرقه به عنوان دو خطر بزرگ و بنیان کن به گوش می رسد و رهبر معظم انقلاب، همواره مسؤولان و گروه های سیاسی را به پرهیز از بروز این خطرها دعوت می کنند، در دوران خلافت مولی علیه السلام نیز شرایط سیاسی به همین صورت بود. به طوری که دو جنگ جمل و نهروان، محصول نفاق و تفرقه و جنگ صفین و غارت های راهزنان شام در حجاز و یمن نماد بارز ناامنی به شمار می آمدند. و شاید نامگذاری امسال به سال رفتار علوی از سوی رهبر فرزانه انقلاب، با توجه به همسانی شرایط این مقطع از انقلاب با عصر امام علی علیه السلام صورت گرفته است.

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 231
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 192
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 236
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 236
  • بازدید ماه : 256
  • بازدید سال : 1,092
  • بازدید کلی : 19,172