loading...
امام علی علیه السلام
mostafa saidi بازدید : 16 سه شنبه 09 مهر 1392 نظرات (0)

اوضاع سیاسی اجتماعی دوران حضرت علی (ع)

آنگاه که حضرت علی (ع) زمام امور جامعه اسلامی را بدست گرفتند با مردمی مواجه شد که در مورد میزان اعتقاد به دین جدید (اسلام) و پایبندی به احکام و دستورات آن رویه یکسانی نداشتند و می شد که آنان را چهار قسمت نمود:

1 بخشی از مردم به روش عمر در تقسیم بیت المال عادت کرده بودند و فکر می کردند که اشراف عرب و قریش بر دیگران برتری دارند.

2 بخش دیگری از مردم، تفاوت در تقسیم بیت المال را تبعیض می دانستند و از آن ناراضی بودند.

3 جامعه آنروز مبتلا به رفاه زدگی بود، در آن جامعه ارزشهای دینی تضعیف شده و گرفتار انواع و اقسام فسادها بود و در واقع از اسلام، نام و آداب ظاهری اش باقی مانده بود، عده ای آنچنان به دنیا گرایش پیدا کرده بودند که به خاطر آن حاضر شدند جنگ جمل را راه بیندازند.

حضرت علی (ع) جامعه آنروز را به جامعه جاهلی تشبیه می کند.

4 مردم شام از همان اول، از طریق بنی امیه با اسلام آشنا شدند و آنها بودند که بر آن منطقه حکومت می راندند در این زمان بنی امیه و ورشکستگان سیاسی، با تبلیغات گسترده و بهره گیری از جهل مردم، تلاش کردند تا حاکمیت خود را بر این منطقه از دست ندهند و در نهایت روند جامعه اسلامی را به نحوی به نفع خود تغییر دهند.

به هر حال امام علی (ع) جای عثمان را گرفت.در همان آغاز، شام او را نپذیرفت.کم کم بصره نیز راه دیگری را و لو به طور موقت رفت.در خود مدینه نیز عده ای از اصحاب و لو انگشت شمار، از بیعت و یا از اطاعت از امام سرباز زدند.جدای از مسائل سیاسی، مسأله مهم کار تبیین دین، بویژه در موارد اختلافی و یا مستحدثه بود.در اینجا بود که دو دسته سیاسی و طبعا مذهبی پدیدار شد.کسانی که امام (ع) را پذیرفته و اطاعت او را لازم شمردند و اکثریت اینان در آن زمان عثمان را قبول نداشتند.دسته دوم کسانی که حاضر به پذیرش امام نبوده و به انگیزه مظلومیت عثمان، در برابر امام ایستادند.از این زاویه ناکثین و قاسطین تفاوتی با یکدیگر نداشتند.در اینجا دو اصطلاح مذهبی سیاسی جعل شد.یکی «شیعه علی» که به تدریج با عنوان «شیعی» یا «الشیعه» تشخص یافت.دوم شیعه عثمان که کم کم با نام «عثمانی» یا «العثمانیه» تشخص یافت.

اصطلاح شیعه بطور عام در برابر اصطلاح عثمانی قرار داشت، اما این طور نبود که اطلاق این اصطلاح بر افراد بطور یک نواخت باشد.در میان شیعیان کسانی بودند که صرفا به عنوان افراد ضد عثمان و طرفدار امام به عنوان خلیفه مشروع شیعی نامیده می شدند.همین طور کسانی بودند که از اساس امام را منصوب از طرف رسول خدا (ص) دانسته و نوعی حق الهی برای امامت او قائل بودند.البته لزومی نداشت که اینان پیش از آن از همکاری با خلفای نخست خودداری کرده باشند، چه خود امام نیز به دلیل مصالح اسلامی در آن شرایط سکوت کرده و بارها این مطلب را گوشزد کرده بود.درباره عثمانیه نیز باید گفت: بنی امیه با حمایت خود از این نظریه که اصولا مشروعیتی برای امام (ع) قائل نبود، آن را در بخش اعظم جامعه اسلامی حاکم کردند.اما در عراق جز بصره، این نظر طرفدارانی نیافت، بلکه بر عکس در هر فرصت مناسب، اعتقاد به حقانیت علویان خود را در عرصه سیاست نشان می داد.حجاز نیز بطور کامل در اختیار امویان در نیامد، بلکه کوشید تا نظریه دیگری را که اکتفای بر شیخین بود حفظ کند.این تقسیم بندی در طی تحولات سیاسی و دینی در قرن اول تا سوم تغییرات کلی یافت.

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 231
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 158
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 180
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 180
  • بازدید ماه : 200
  • بازدید سال : 1,036
  • بازدید کلی : 19,116