پیغمبر اسلام در مرض موت خود اسامة بن زید را فرمان داد که هر چه سریعتر در رأس لشکری انبوه از مهاجرین وانصار ، به سوی موته فلسطین به جنگ رومیان بشتابد، وافرادی را مانند ابوبکر وعمر به همراهی اسامه نام برد وبسیار در بسیج این لشکر تأکید نمود ، وحتّی اسامه گفت : «شما اکنون بیمارید وما دل ندهیم شما را بدین حال رها سازیم» . حضرت فرمود : «خیر ، امر جهاد را نتوان به هیچ عذری بر زمین نهاد» . کسانی در امر فرماندهی اسامه اعتراض نمودند وحضرت با کمال جدّیّت ، صلاحیّت وی را مورد تایید قرار داد . بالاخره اسامه طبق دستور از مدینه خارج شد وبه یک فرسنگی
درباره
سَقیفه بنی ساعده ,