loading...
امام علی علیه السلام
mostafa saidi بازدید : 21 سه شنبه 09 مهر 1392 نظرات (0)

 

اندیشه سیاسی علوی در نامه های نهج البلاغه نامه (1)

گویا عایشه از اوّل از طرفداران عثمان یا بی طرف بود؛ ولی چه شد که ناگهان به مخالفان عثمان پیوست و تحریکات دامنه داری علیه او به راه انداخت. امیرالمؤمنین علیه السلام درباره اش فرمود:

«و کانَ عائشةَ فیهِ فلتةُ غضبٍ(1)».

«و عایشه به طور ناگهانی در مورد عثمان خشم گرفت».

آیا خشم او انگیزه الهی و مردمی داشت؟ اگر چنین باشد باید بر او و بر خشمش آفرین گفت. اگر انگیزه اش خیر؛ و نیّتش خالص بود، چرا با حکومتی که هم وجهه نیرومند الهی داشت و هم وجهه بسیار ارزشمند مردمی، به مخالفت برخاست و چرا بلافاصله بعد از کشته شدن عثمان به همراه طلحه و زبیر -که دستهایشان به خون وی آلوده بود- به خوانخواهی وی برخاست و چرا با پول و سرمایه یعلی بن منیّه -که سر از یک میلیون درهم و یکصد شتر(2) درمی آورد- و به تشویق وی از رفتن به دمشق منصرف شدند و راه بصره را در پیش گرفتند و عملاً به تقویت حکومت گستاخ و متخلّف معاویه و به تضعیف حکومت عدل و مردمی علوی برخاستند؟ آیا می توان به اینگونه مخالفت ها و موافقت ها، خوشبینانه نگریست و دست های پیدا و ناپیدای بنی امیّه را در شورش خائنانه و ظالمانه آنها نادیده گرفت؟

«یعلی» از دست نشانده های عثمان و حاکم یمن بود(3). او چگونه در مکه بر سر راه عایشه و طلحه و زبیر -مهره های اصلی فتنه- قرار گرفت و آن سرمایه کلان را برای تأمین بودجه جنگی از کجا آورده بود؟ آیا از زد و بندهای خودش بود یا معاویه در اختیارش قرار داده بود، تا هم آتش فتنه روشن بماند و هم دود آن به چشم بنی امیّه - و مخصوصا قهرمان حیله باز آنها یعنی معاویه- نرود. راستی اینها چگونه توانستند به هنگام حرکت از مکه به سوی بصره ششصد نیروی سواره با خود به حرکت درآورند(4)؟

امام علی علیه السلام همان کسی بود که برای جلوگیری از قتل عثمان، عده ای -از جمله حسنین علیهماالسلام - را به پاسداری و حراست او مأمور کرد و عده ای نیز به پیروی آن بزرگوار کسان خود را برای حفظ جان عثمان به درِ خانه او فرستادند. آنهایی که تصمیم به قتل عثمان گرفته بودند، از خانه همسایه ها بر او هجوم بردند و خون او را ریختند و از این ماجرا، امیرالمؤمنین علیه السلام واله و غمگین گشت(5)؛ زیرا می دانست که ریخته شدن خون عثمان، زمینه ساز آشوب ها و فتنه ها و مشکلاتی برای امّت است و از این پس، اهل بیت و عاشقان حق و حقیقت و فضیلت با گرفتاری های بزرگی روبه رو خواهند شد.

علی علیه السلام همان کسی بود که به پاس احترام پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله ، محمد بن ابوبکر را مأمور کرد که پس از افتادن هودج عایشه از روی شتر، به سراغ او رود و از او احوالپرسی کند. محمد دست به درون هودج برد و عایشه فریاد زد که کیستی؟ گفت: نزدیک ترین و مبغوض ترین افراد نزد تو می باشم. علی مرا فرستاده که از حال تو جویا شوم. آیا آسیبی ندیده ای؟ گفت: آسیب مهمی ندیده ام(6).حضرتش که دستهای توطئه های مرموز و آشکار را پیرامون عایشه که هر روزی به رأی و رویه جدیدی روی می آورد مشاهده می نمود، تنها پس از زدن چوبدستی خود به هودج وی فرمود:

«ای حمیرا! آیا پیامبر خدا تو را به این کار مأمور کرده بود؟ مگر او به تو دستور نداده بود که در خانه ات بنشینی؟ به خدا! آنهایی که نوامیس و عقیله های خود را در خانه ها صیانت کردند و تو را آواره شهر و دیار ساختند و در دید توده مردم قرار دادند، نسبت به تو کمال بی انصافی را کردند(7)».

آنگاه در نهایت بزرگواری، محمد بن ابوبکر (برادر پدری عایشه) را مأمور کرد که او را به خانه صفیه - دختر حارث بن طلحه عبدی- ببرد(8) تا در آن جا بیاساید و در موقع مناسب، او را محترمانه به مدینه بازگرداند.

با بر زمین افتادن هودج عایشه در جنگ جمل و خارج شدن او از صحنه کارزار، صحنه زد و خورد و کشت و کشتار، ورق خورد و طولی نگذشت که عبداللّه بن زبیر -که خود از آتش بیارهای معرکه بود- به دست توانای مالک اشتر نقش زمین شد. عبداللّه چنان زیر دست و پای مالک، ناتوان و از زندگی نومید شده بود که فریاد زد:

اقتلونی و مالکا و اقتلوا مالکا معی

«من و مالک را بکشید. مالک را با من بکشید».

اما جنگ آن چنان مغلوبه شده بود که نه صدای او به گوش کسی می رسید و نه کسی را یارای آن بود که کمکش کند. گرد و غبار غلیظ، چشم ها را از دیدن عاجز کرده و همه را دستخوش هیجان و حیرت و اضطراب کرده بود(9). به هر حال عبداللّه به سختی از مرگ نجات یافت.

آنچه برای همه مایه عبرت بود و درس هایی ماندگار به اهل بصیرت می داد، حکمت و سیاست والای علوی بود که هدفی جر خاتمه دادن به فتنه، با کمترین تلفات و ضایعات، نداشت. حضرتش مردم بصره را با فرو نشستن آتش جنگ سرزنش کرد و آنها را با ندای «یا جُند المرأة» و «یا أتباع البهیمة» به اخلاق نااستوار بردگان و دورویی شوم منافقان و نااستواری در راه دین و گریز از وحدت و اتفاق و روی آوردن به دودستگی و شقاق، مورد انتقاد و نکوهش قرار داد و این در روز پنجشنبه، دهم جمادی الآخرة سال 36 هجری بود که پیروزمندانه وارد بصره شده بود(10) و بر خلاف دیگر فاتحان میادین جنگ و کشورگشایان که با ورود به شهر دشمن، عربده فتح و پیروزی سرمی دهند، او به حال مردم، حسرت می خورد و می کوشید که با مغلوبین و شکست خوردگان -مخصوصا عایشه- به بهترین وجه ممکن، رفتار کند.

به همین جهت بود که عبداللّه بن عباس را نزد عایشه فرستاد تا او را برای بازگشت به مدینه مهیا سازد. عبداللّه بدون اجازه به خانه محل اقامت او وارد شد و نشست. عایشه گفت: بر خلاف سنت رفتار کردی؛ چراکه بدون اجازه ما وارد شدی و بدون دستور ما بر فرش ما جلوس کردی. عبداللّه گفت: اگر در خانه ای که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله برایت به جای گذاشت، می نشستی، ما بدون اجازه وارد نمی شدیم و بدون دستور، بر فرشت، جلوس نمی کردیم. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمان داده است که بی درنگ خود را برای بازگشت به مدینه آماده کنی. عایشه گفت: از آنچه می گویی امتناع دارم و مخالفت می کنم. ابن عباس به محضر امیرالمؤمنین علیه السلام بازگشت و پاسخ عایشه را گزارش کرد. حضرت او را بازگرداند تا به عایشه اعلام کند که چاره ای جز بازگشت به مدینه ندارد. عایشه اجابت کرد و آماده بازگشت شد(11).

روز بعد امیرالمؤمنین علیه السلام به همراه حسنین علیهماالسلام و دیگر فرزندان و برادرزادگان و جوان هایی از بنی هاشم و گروهی از شیعیان هَمْدان نزد عایشه آمدند. گروهی از زنان با دیدن حضرت فریاد زدند: «ای کشنده دوستان!». حضرتش در نهایت بزرگواری فرمود: «اگر من کشنده دوستان بودم، اکنون کسانی را که در این خانه پنهان شده اند، می کشتم»؛ آنگاه اشاره به اتاقی کرد که مروان بن حکم، عبداللّه بن زبیر و عبداللّه بن عامر(حاکم عثمان در بصره)(12) و... در آنجا پنهان شده بودند. همراهان حضرت، شمشیرها را آماده کردند تا مبادا این افراد از پناهگاه خارج شوند و به حضرت حمله کنند.

عایشه بعد از گفتگوی بسیار عرض کرد که دوست می دارم همراه تو باشم و در جنگ با دشمنان، تو را یاری دهم. حضرت فرمود: بلکه باید به همان خانه ای بازگشت کنی که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله تو را در آن خانه به جای گذاشت.

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 231
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 112
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 121
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 121
  • بازدید ماه : 141
  • بازدید سال : 977
  • بازدید کلی : 19,057