loading...
امام علی علیه السلام
mostafa saidi بازدید : 23 شنبه 29 تیر 1392 نظرات (0)

 

پیش از این در حوادث سال دوم گفته شد که رسول خدا(ص)در ماه جمادی الاول با گروهی از مهاجرین از مدینه تا جایی به نام عشیره رفت ولی با کاروان قریش برخورد نکرده و پس از چند روز که در آنجا ماندند به مدینه بازگشت و در آن وقت کاروان به سوی شام می رفت، در هنگام مراجعت کاروان نیز پیغمبر اسلام دو نفر از مهاجرین به نام سعید بن زید و طلحه را برای کسب اطلاع از آنها فرستاد و به دنبال آن نیز خود آن حضرت آماده حرکت شد.

کاروان مزبور به سرکردگی ابو سفیان و همراهی سی یا چهل نفر از قرشیان که از آن جمله عمرو بن عاص و مخرمة بن نوفل بود از شام باز می گشت و خود ابو سفیان نیز از ترس آنکه مبادا مورد حمله مسلمانان قرار گیرد پیوسته از مسافرینی که به او بر می خوردند وضع راه را پرسش می کرد تا آنکه شنید محمد(ص)به منظور حمله به کاروان از مدینه خارج شده.

ابو سفیان بی درنگ ضمضم بن عمرو غفاری را مامور ساخت تا بسرعت خود را به مکه برساند و به قریش اطلاع دهد که کاروان و اموالشان در خطر حمله محمد و یارانش قرار گرفته و برای محافظت کاروان از مکه کوچ کنند.

ضمضم بسرعت خود را به مکه رسانید و در حالی که بینی شتر خود را بریده بود و پالانش را وارونه کرده و جامه خود را دریده بود وارد شهر شد و فریاد می زد:

ای گروه قریش اموال خود را دریابید!کاروان در خطر حمله محمد و یارانش قرار گرفته!فورا حرکت کنید که اگر دیر بجنبید همه را خواهند برد!

ابو جهل که این خبر را شنید بی تابانه این طرف و آن طرف می رفت و مردم را برای حرکت به سوی کاروان تحریک می نمود و اگر تحریکات او هم نبود همان خبر ضمضم بن عمرو برای جنبش مردم مکه کافی بود زیرا کمتر کسی بود که در میان کاروان قریش مالی نداشته باشد.

mostafa saidi بازدید : 22 شنبه 29 تیر 1392 نظرات (0)

شب جنگ بدر

خدای تعالی در آیه ای از سوره مبارکه انفال وضع آن شب که فردای آن جنگ بدر واقع شد، یعنی شب هفدهم رمضان، را اینگونه بیان فرموده:

«اذ یغشیکم النعاس امنة منه، و ینزل علیکم من السماء ماء لیطهرکم به و یذهب عنکم رجز الشیطان ولیربط علی قلوبکم و ثبت به الاقدام; (1) هنگامی که شما را چرتی - که موجب امان از پروردگار بود - فرا گرفت، و از آسمان برای شما آبی نازل کرد که بدان پاکتان کند و پلیدی شیطان را از شما ببرد، و دلهاتان را محکم کند و گامهاتان را بدان استوار سازد .»

مفسران در تفسیر این آیه گفته اند: مسلمانان را در آن شب بی اراده خواب و چرتی عارض شد و همین سبب آرامش و رفع خستگی و آمادگی آنها برای جنگ شد، و گذشته نشانه آرامش قلبی آنها بود، و از زبیر بن عوام و سعدبن ابی وقاص نقل شده که گفته اند:

چنان چرتی ما را گرفت که بی اختیار سرهای ما به پایین می افتاد و خودداری نمی توانستیم . (2)

و از سوی دیگر، باران نرمی بارید که دلها را از وسوسه شیطان شستشو داد - و یا به گفته برخی - مسلمانانی که دچار احتلام و جنابت شده بودند با آب بارانی که در گودالها جمع شده بود غسل کردند - و دلها را محکم کرد، و زمین را نیز - که به صورت رمل و ماسه بود - زیر پای آنها محکم ساخت که قدمهاشان فرو نرود .

mostafa saidi بازدید : 18 شنبه 29 تیر 1392 نظرات (0)

پس از بنای مسجد النبی، یاران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در اطراف مسجد برای خود خانه هایی ساخته بودند که یکی از درهای آنها رو به مسجد باز می شد. پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و سلم به فرمان خدا دستور داد که تمام درهایی را که به مسجد باز می شد ببندند، جز در خانه علی بن ابی طالب را. این مطلب بر بسیاری از یاران رسول خدا گران آمد، از این رو پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بر منبر رفت وچنین فرمود:

خداوند بزرگ به من دستور داده است که تمام درهایی را که به مسجد باز می شود ببندم، جز در خانه علی را; ومن هرگز از پیش خود به بسته شدن دری ویا باز ماندن آن دستور نمی دهم; من در این مسایل پیرو فرمان خدا هستم. (1)

آن روز تمام یاران رسول خدا این موضوع را فضیلت بزرگی برای حضرت علی - علیه السلام تلقی کردند تا آنجا که خلیفه دوم بعدها می گفت: ای کاش سه فضیلتی که نصیب علی شد نصیب من شده بود، وآن سه فضیلت عبارتند از:

1) پیامبر دختر خود را در عقد علی در آورد.

2) تمام درهایی را که به مسجد باز می شد بست، جز در خانه علی را.

3) در جنگ خیبر پیامبر پرچم را به دست علی داد. (2)

تفاوتی که میان حضرت علی - علیه السلام ودیگران وجود داشت این بود که ارتباط او با مسجد هیچ وقت قطع نشده بود، او خانه زاد خدا بود ودر کعبه دیده به جهان گشوده بود، بنابر این مسجد از روز نخست خانه او بود واین موقعیت، دیگر هرگز برای هیچ کس دست نداد. گذشته از این، حضرت علی - علیه السلام به طور قطع ودر هرحال رعایت شئون مسجد را می کرد ولی دیگران کمتر می توانستند شئون مسجد را آن طور که باید رعایت کنند.

پی نوشت ها:

1 - مسند احمد، ج 3، ص 369; مستدرک حاکم، ج 3، ص 125; الریاض النضرة، ج 3، ص 192و. . . .

2 - مسند احمد، ج 2، ص 26.

mostafa saidi بازدید : 17 شنبه 29 تیر 1392 نظرات (0)

 

جنگ بدر، یا «بدر کبری» و یا «بدر اولی» نخستین جنگی بود که مسلمانان با مشرکان داشتند. مسلمانان پس از پانزده سال صبوری و بردباری اینک در سال دوّم هجری؛ ماه مبارک رمضان از خدا اذن جهاد دریافته بودند تا از دین و جان خود دفاع کنند و پاسخی در میدان اقدام و عمل به پانزده سال زورگویی و ظلم مشرکان داده باشند.

دو سپاه در کنار چاه های بدر به هم رسیده بودند. از یک طرف مسلمانان با افراد اندک خود - یعنی سیصد و سیزده یا سیصد و چهارده نفر - صف کشیده بودند که برای سواری تنها دو یا سه اسب داشتند. و از طرف دیگر مشرکان، دست کم با نهصد و پنجاه مرد جنگی که ششصد نفر زره پوش و صد اسب داشتند که با غرور و توحّش به طبل جنگ می کوبیدند.

نخستین کسانی که از سپاه کفر به آوردگاه آمدند و همآورد خواستند سه

[54]

mostafa saidi بازدید : 18 شنبه 29 تیر 1392 نظرات (0)

سفر هجرت از مکه به مدینه روز جمعه دوازدهم ربیع الاول سال سیزدهم بعثت (622 ق) به پایان رسید و رسول الله (ص) بعد از ظهر آن روز از «قبا» در حومه شهر وارد مدینه گردید مرکب او (ناقه قصوی) در محله بنی ظمالک بن النجار در زمینی متعلق به دو کودک یتیم به نام سهل و سهیل متوقف شد و زانو بر زمین زد. آن حضرت از شتر به زیر آمد و دستور داد مسجد مدینه را در آن محل بنا کنند. خود او در همان نزدیکی در خانه ابوایوب انصاری در حجره فوقانی منزل گرفت و مدت یازده ماه که کار ساختمان مسجد ادامه داشت در همان محل باقی ماند (سیره ابن هشام، 1/495 به بعد) . نقشه مجتمع مسجد و خانه های اطراف آن را پیغمبر شخصا طرح کرد. زمین مسجد را از قیم آن دو یتیم به مبلغ ده مثقال طلا خریداری کرد و به ابوبکر خزانه دار خود دستور پرداخت آن وجه را صادر نمود. مقرر شد پی دیوارها با سنگ و گل و دیوارها با خشت و گل ساخته شود. پس دیوارها به عمق سه گز (ذراع، ارش) و ارتفاع آنها پنج و به قولی هفت گز بود که به بلندی قامت انسان می رسید. به روایت ابن شهاب زهری. مسلمانان سنگ از سنگستانهای اطراف مدینه می آوردند و در زمین مسجد خشت می زدند . رسول الله (ص) مانند سایر صحابه سنگ می کشید و گل کاری می کرد. برای حفظ نمازگزاران از تابش آفتاب و ریزش باران ستونهایی از تنه نخل برافراشتند و محوطه مسجد را با شاخ و برگ خرما پوشاندند. تا رسول الله (ص) زنده بود اجازه نداد روی مسجد سقف خشت و گلی بگذارند. در انتهای شمالی مسجد خیمه بزرگی برافراشتند که قبله را به سمت صخره بیت المقدس نشان می داد. بعد از تغییر قبله به سمت کعبه آن خیمه محل سکونت مهاجران فقیر (اصحاب صفه) گردید (سیرة امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب، 2/392، خطی از نویسنده این مقاله؛ مختصر سیرة الرسول، عبدالله نجدی، 177) . بنای مسجد و ضمائم آن از ربیع الاول تا صفر سال بعد، حدود یازده ماه به طول انجامید ولی مسلمانان نمازهای خود را پیوسته به جماعت در آن محل می گزاردند. مقصوره مسجد ده هزار گز مساحت داشت. سه دروازه (باب) برای

mostafa saidi بازدید : 16 شنبه 29 تیر 1392 نظرات (0)

طلیعه

از روزی که پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله وسلم در مکه مکرّمه به رسالت مبعوث گردید؛ در مناسبتهای گوناگون به تثبیت موقعیت دینی، اجتماعی و سیاسی امیرمؤمنان علیه السلام پرداخت. بدین جهت هر روز به شکلی، وی را مطرح ساخته، تا مسلمانان بیش از پیش با این چهره مقدس آشنا شوند.

با مرور تاریخ، موارد زیادی از این افتخارات را مشاهده خواهیم کرد؛ از جمله مسأله بستن در خانه های یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم و باز گذاردن در خانه علی علیه السلام است که توسط رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم صورت گرفت.

این ماجرا، که به شدت خشم یاران را بر انگیخت و می رفت که بر اثر نادانی و جهالت برخی و غرض ورزی برخی دیگر، عده ای در برابر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم موضع بگیرند، با سیاست حکیمانه و مقتدرانه آن حضرت فرونشانده شد.

از آنجا که مسأله «سدّالأبواب» یکی از مسائل سیاسی بسیار مهمّ زمان حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم در مدینه است و با احتمال اینکه این جریان پنج روز قبل از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم اتفاق افتاده و از این جهت حائز اهمیت است، بر آن شدیم تا این جریان را از نظر تاریخی به دقت بررسی نموده و اهداف آن حضرت را از این کار بررسی کنیم.

نگاهی به ماجرای سدّالأبواب

تاریخ نگاران آورده اند: در روزهایی که مسلمانان به مدینه هجرت می کردند، عده ای از آنها در اطراف «مسجد النبی» خانه هایی ساختند و دری از آن خانه ها به سوی مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم باز کردند. پیامبر صلی الله علیه و

mostafa saidi بازدید : 16 جمعه 28 تیر 1392 نظرات (0)

 

ایثار و فداکاری علی علیه السلام نسبت به پیغمبر صلی الله علیه و آله

این شب را که علی علیه السلام با ایثار و فداکاری بی نظیر خود در حالی که جامه پیغمبر را پوشیده و با اعتماد به خداوند قادر متعال جان بر کف در بستر آن حضرت خوابید، در حالی که می دانست یک لحظه دیگر چهل نفر با شمشیرهای کشیده به وی هجوم خواهند آورد «لیلة المبیت» یعنی شب خوابیدن علی علیه السلام در بستر پیغمبر در لحظه حساس خطرناک، می خوانند.

mostafa saidi بازدید : 17 جمعه 28 تیر 1392 نظرات (0)

اسلام در یثرب (مدینه) شروع به گسترش کرد،شمار مسلمانان در آن جا به حدی زیاد شد که جرات یافتند تا پیامبر را برای آوردن نزد خود و هم قسم شدن بر حمایت از او مانند دفاع از زن و فرزند خود،دعوت کنند،و پیامبر دعوت آنان را بپذیرد.

قبایل مشرک از آن امر آگاه شدند،و زندگی پیامبر (ص) در معرض خطر قرار گرفت زیرا آنان معتقد بودند که کشتن محمد تنها وسیله ای است که می تواند مانع گسترش اسلام بشود. خوانندگان تاریخ اسلام می دانند که چگونه سران بت پرست در مکه انجمن کردند و در نهان طوری اتفاق کردند که یقین داشتند بزودی با آن به هدف خود خواهند

mostafa saidi بازدید : 19 جمعه 28 تیر 1392 نظرات (0)

 

«وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ وَ اللّهُ رَءُوُفّ بِالعِبادِ؛ و بعضی از انسانها کسانی هستند که به خاطر خشنودی خدا بذل جان می کنند، و خداوند نسبت به بندگان مهربان است».(سوره بقره، آیه 207)

یکی از موقعیت های بسیار ارجمند در تاریخ اسلام، واقعه مهم «لیلة المبیت» است که به آغاز هجرت رسول خدا(ص) انجامید و فضیلت و برتری امام علی(ع) را بر تمامی اصحاب پیامبر به ظهور و بروز رساند و قرآن کریم با گزارش این واقعه؛ حقانیت ایثارگری و جانبازی امیرالمؤمنین را امضا کرد.

mostafa saidi بازدید : 15 جمعه 28 تیر 1392 نظرات (0)

پیغمبر پس از سفر ناموفق خود به طائف، به مکه مراجعت نمود. و چند مدتی در مکه بود و چون هیچ گونه امنیت جانی نداشت خود را به مردم نشان نمی داد و بزرگان مکه نیز نظر به اینکه اوضاع و احوال برای از میان بردن آن حضرت مساعد بود، در «دارالندوه»(2) که به منزله مجلس شورا بود اجتماع نموده، و در یک مجلس سرّی آخرین طرح خود را برای یک سره کردن کار آن حضرت بیان کردند.

 

mostafa saidi بازدید : 24 جمعه 28 تیر 1392 نظرات (0)

اعمال ورفتار هر فرد، زاییده طرز تفکر وعقیده او است.جانبازی وفداکاری از نشانه های افراد با ایمان است.اگر ایمان انسان به چیزی به حدی برسد که آن را بالاتر از جان ومال خود بداند، قطعا در راه آن سر از پا نمی شناسد وهستی وتمام شؤون خویش را فدای آن می سازد. قرآن مجید این حقیقت را در آیه زیر منعکس کرده است:

mostafa saidi بازدید : 25 جمعه 28 تیر 1392 نظرات (0)

 

ابوطالب مرد نمونه مکه و عموی عالیقدر پیغمبر و مدافع صمیمی و حامی آن حضرت که از آغاز دعوت پیغمبر پیوسته با عقل و درایت، مرز بین حضرت و قریش را حفظ کرده و به حمایت برادرزاده خویش و پیشرفت دین خدا اهتمام داشت، سرانجام در سال دهم بعثت پیغمبر، جهانی فانی را وداع گفت و به جوار رحمت حق شتافت. ابوطالب را حکیم عرب می گفتند. مردی سخنور، با شهامت و شاعری توانا بود.

هنگامی که جنازه ابوطالب را می بردند تا در حجون دفن کنند( حجون دامنه کوهی درمکه است و به قبرستان «جنة المعالا» معروف می باشد. امروز این نقطه درکنار خیابان و پلی است که به نام ابوطالب معروف است. خدیجه و عبدمناف جد دوم ابوطالب و قاسم اولین پسر پیغمبر که در کودکی وفات یافت همگی در آنجا آرمیده اند.) پیغمبر با پای برهنه در حالی که به سختی می گریست دنبال جنازه او راه می رفت و می گفت: چه عموی خوبی برای من بودی، بعد از تو کجا بروم؟!

مورخ مشهور ابن هشام می نویسد: هنگامی که ابوطالب وفات یافت قریش بیش از پیش به ازار حضرت پرداختند، تا جائی که مردی از سفیهان قریش با پیغمبر درگیر شد و خاک به سر حضرت پاشید. وقتی پیغمبر با آن وضع وارد خانه اش شد، یکی از دخترانش (فاطمه زهرا) برخاست و در حالی که خاک از سر و لباس پدر فرو می ریخت می گریست، و پیغمبر به دخترش می گفت: دخترکم! گریه مکن که خدا پشتیبان پدر توست، و می فرمود،: قریش نتوانستند مرتکب کاری شوند که مرا بیازارد تا اینکه ابوطالب وفات یافت.( سیره ابن هشام جلد 2 ص 282)

 

mostafa saidi بازدید : 26 جمعه 28 تیر 1392 نظرات (0)

 

سال دهم

ده سال بعد از انتخاب حضرت محمد صلی الله علیه و آله به پیامبری، در شهر مکّه، دو اتفاق سخت و ناگوار برای پیامبر افتاد که به همان دلیل، پیامبر سال دهم را، سال حزن واندوه نامید: یکی از آن ها وفات عموی بزرگ وار ایشان در روز هفتم ماه رمضان این سال و دیگری، اتفاقی بود که سه روز بعد از آن و با درگذشت همسر با وفای پیامبر، حضرت خدیجه علیهاالسلام در روز دهم همان ماه به وقوع پیوست. ما یاد و خاطره این دو حادثه را گرامی می داریم و این دو روز غم انگیز را به شما بچه های عزیز تسلیت می گوییم.

 

mostafa saidi بازدید : 35 جمعه 28 تیر 1392 نظرات (0)
پرسشچه کسی بر جنازه حضرت ابوطالب نماز خواند؟


پاسخ

سالی که حضرت ابوطالب (ع) و حضرت خدیجه (ع) با فاصله سه روز از دنیا رفتند و عام الحزن (سال اندوه) نامیده شد، هنوز نماز میت تشریع نشده بود و این در سال هفتم یا دهم بعثت و قبل از هجرت بوده است.[i]

و پیامبر بعد از مرگ حضرت ابوطالب (ع) برای ایشان طلب مغفرت کرد.[ii]

راجع به ایمان جناب ابوطالب به کتاب الغدیر علامه امینی ج 7 ص 402 تا 404 چاپ نجف اشرف مراجعه فرمائید.



[i] مناقب ابن شهر آشوب، ج 1، ص 150

[ii] شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 14، ص 76

mostafa saidi بازدید : 42 پنجشنبه 27 تیر 1392 نظرات (0)

عقد اخوت (پیمان برادری)

چنانکه در خلال گفتارهای پیش گذشت، قبل از ورود رسول خدا(ص)به شهر یثرب اختلافات ریشه داری میان دو تیره ساکن این شهر حکومت می کرد و هر چند وقت یک بار این دو تیره یعنی اوس و خزرج به جان هم می ریختند و پس از کشت و کشتار و ویرانی های زیادی که به بار می آوردند برای مدتی دست از جنگ می کشیدند.

در کنار این دو قبیله جمعی از یهود نیز که از طوایف مختلفی چون «بنی قینقاع »، «بنی النضیر»، «بنی قریظة »، «بنی ثعلبة »و دیگران بودند در طول سالها یا قرنهای متمادی تدریجا بدین شهر هجرت کرده و زمینهای بسیاری در شهر و اطراف آن خریداری نموده و به کار تجارت و صنعت مشغول شده بودند و چون از نظر تمدن و فرهنگ و صنعت و بخصوص هوش و استعداد در جمع ثروت بر ساکنان یثرب فزونی داشتند کم کم ثروت و تجارت و اقتصاد و بازار آن شهر را در اختیار خود درآورده و قبضه کرده بودند، و خود این یهودیان یک عامل مؤثری برای ایجاد اختلاف و دامن زدن به آتش تفرقه بودند زیرا سود و بهره و آسایش آنها در این کار بود.

تعداد صفحات : 16

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 231
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 10
  • آی پی دیروز : 9
  • بازدید امروز : 158
  • باردید دیروز : 93
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 273
  • بازدید ماه : 580
  • بازدید سال : 1,416
  • بازدید کلی : 19,496